قطره سیاه ( 3 )

NANA · 17:04 1400/07/27
قطره سیاه ( 3 )

از الان بگم این داستان پسترش یکی نیست و چند تا هست یعنی منضورم اینه من هر سری یه چیز یا شاید همون قبلی را بزارم پس اشتباه نکنید و تا پایان این رمان چیز دیگه ای نمی نویسم 😁 و هر چند روز رمانم رو می زارم 

ککمکی : معمولاً هر سه روز اینا یه پارت یا شایدم دو پارت داد 😇😇😇

یه چیز بگم ککمکی من تو رو بیشتر از راسو دوست دارم چون با ادب تری 😊

 

برید ادامه خلام یعنی ویژه گلام 💜💜💜🌸🌸🌸🌻🌻🌻

یه دقیقه صبر کنید

🌻🌻🌻 این گل دیدید معلم ها همیشه می فرستن من سال پیش با امسال یه معلم دارم و داشتم که همیشه همین گل رو میفرستادن البته فکر نکنید فقط یه معلم امسال و پارسال داشتم نه چند تان و یه عالمه تکلیف و درس و امتحان 😭😭😭

 

بعد این ها تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند و تمام 😊

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیا پایین 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پایین تر 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شوخی کردم اون الکی بود

 

درد دلش می دونستم می دونستم چی میشه وقتی کسی رو دوست داری و بفهمی اون کس دیگه ای رو دوست داره ( من خودم این تجربه رو داشتم عاشق یکی بودم ولی همین پارسال فهمیدم اون کسی دیگه ای رو دوست داره 😭😭😭 ) و به تو به چشم یه دوست یا فامیل میبینه 😔

آ . اسمت مرینت بود آره 

م . آره آقای آگراست ولی یه سوال من هیچ وقت نفهمیدم فامیلیتون آگراست هست یا آگرست 

آ . هردو هر جور راحتی 

( من خودم هم به خدا نمی دونم فامیلی درستش چی هست ) 

آ . میتونم مرینت صدات کنم 

م . معلومه منم میتونم با اسم کوچیک صداتون کنم 

آ . آره چرا که نه 

م . میشه بپرسم اسم دقیقتون چیه ؟

آ . آدرین هست 

م . آها فهمیدم آدرین

از زبان آدرین 

نمی دونم ولی 

 

تمام 

 

پارت بعد پارت آخره و می خوام الان بدم البته بعدش هر داستانی که بنویسم لایک و کامنت می خوام برایش 

و باید بگم من میتونم ببینم چند نفر به پستان سر زدن خواهشن کامنت بده یا حداقل لایک کن من دل خوشین به همینه که بین این کسایی که رمانم رو میخونن یه نفر پیدا بشه لایک کنه یا نظر بده و باید بگم این لایک هوایی که می بینید خودم لایک کردم پس لایک کن عجیجم 💜😇

 

بوس بوس 💋💋💋

 

بای تا های تا چند دقیقه دیگه